کلمه جو
صفحه اصلی

شله بریان

فرهنگ فارسی

نوعی غذا طرز تهیه آن چنین است : گوشت سینه را با نخود خیس کرده و پوست گرفته مانند آبگوشت بار می کنند . پس از طبخ استخوان های آنرا کشیده مقدار مساوی گوشت و برنج علاوه کرده مانند دمپخت می پزند . آب آن که تمام شد پیاز داغ روی آن داده زیره می پاشند .

فرهنگ معین

( ~ . بِ ) (اِمر. ) نوعی غذا. طرز تهیة آن چنین است : گوشت را با نخود خیس کرده و پوست گرفته مانند آبگوشت بار کنند. پس از طبخ استخوان های آن را کشیده ، مقداری مساوی گوشت و برنج علاوه کرده مانند دمپخت می پزند. آب آن که تمام شد، پیاز داغ روی آن داده زیره می پا

( ~ . بِ) (اِمر.) نوعی غذا. طرز تهیة آن چنین است : گوشت را با نخود خیس کرده و پوست گرفته مانند آبگوشت بار کنند. پس از طبخ استخوان های آن را کشیده ، مقداری مساوی گوشت و برنج علاوه کرده مانند دمپخت می پزند. آب آن که تمام شد، پیاز داغ روی آن داده زیره می پاشند.


لغت نامه دهخدا

شله بریان. [ ش ُل ْ ل َ / ل ِ ب ِ ] ( اِ مرکب ) نوعی غذا. طرز تهیه آن چنین است : گوشت سینه را با نخود خیس کنند و پوست گیرند و مانند آبگوشت بار کنند. پس از طبخ استخوانهای آنرا کشیده مقداری مساوی گوشت و برنج علاوه کرده مانند دمپخت میپزند. آب آن که تمام شد پیازداغ روی آن داده زیره میپاشند. ( فرهنگ فارسی معین ).


کلمات دیگر: