کلمه جو
صفحه اصلی

قنطره

فرهنگ فارسی

پل، پل بزرگ که برروی رودخانه جهت عبورساخته شود
محله ایست به نیشابور

فرهنگ معین

(قَ طَ رِ ) [ ع . قنطرة ] (اِ. ) پل . ج . قناطر.

لغت نامه دهخدا

( قنطرة ) قنطرة. [ق َ طَ رَ ] ( ع مص ) بشهر و ده جای گرفتن و ترک بادیه کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || مالک مال بقنطار شدن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). مالک شدن مال فراوانی را که گویی با قنطار سنجیده شود. ( اقرب الموارد ). || دیر ماندن و بجایی پیوسته اقامت کردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || گائیدن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || بستن و محکم کردن. ( اقرب الموارد از زجاج ). || برهم نهادن. ( ترجمان عادل جرجانی ).

قنطرة. [ ق َ طَ رَ ] ( ع اِ ) پل بزرگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).آنچه بر روی آب سازند برای عبور. ( اقرب الموارد ) :
نوح نه بس علم داشت گر پدر من بدی
قنطره بستی به علم بر سر طوفان او.
خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 365 ).
|| هر بنای بلند. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). ج ، قناطر. ( اقرب الموارد ).

قنطرة. [ ق َ طَ رَ ] ( اِخ ) محله ای است به نیشابور. ( منتهی الارب ). و رجوع به معجم البلدان شود.

قنطرة. [ ق َ طَ رَ ] (اِخ ) محله ای است به نیشابور. (منتهی الارب ). و رجوع به معجم البلدان شود.


قنطرة. [ ق َ طَ رَ ] (ع اِ) پل بزرگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).آنچه بر روی آب سازند برای عبور. (اقرب الموارد) :
نوح نه بس علم داشت گر پدر من بدی
قنطره بستی به علم بر سر طوفان او.

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 365).


|| هر بنای بلند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). ج ، قناطر. (اقرب الموارد).

قنطرة. [ق َ طَ رَ ] (ع مص ) بشهر و ده جای گرفتن و ترک بادیه کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || مالک مال بقنطار شدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). مالک شدن مال فراوانی را که گویی با قنطار سنجیده شود. (اقرب الموارد). || دیر ماندن و بجایی پیوسته اقامت کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گائیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || بستن و محکم کردن . (اقرب الموارد از زجاج ). || برهم نهادن . (ترجمان عادل جرجانی ).


فرهنگ عمید

پل.

دانشنامه عمومی

قنطره (استان بسکره). قنطره (به عربی: القنطرة) یک شهرداری در الجزایر است که در استان بسکره واقع شده است.


کلمات دیگر: