فرمان راندن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( مصدر ) فرمان دادن ۱ - حکومت کردن .
فرهنگ معین
( ~ . دَ ) (مص ل . ) حکومت کردن .
لغت نامه دهخدا
فرمان راندن. [ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) فرمان دادن بر کسانی که فرمان برند. تسلط داشتن. ( یادداشت به خط مؤلف ). حکومت کردن.
کلمات دیگر: