کلمه جو
صفحه اصلی

قنوط

فارسی به انگلیسی

knout


فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) ناامید شدن ۲ - ( اسم ) ناامیدی : عدم رجا در این مقام باعث یاس و قنوط باشد .

فرهنگ معین

(قُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ناامیدی ، ناامید شدن .

لغت نامه دهخدا

قنوط. [ ق ُ ] ( ع مص ) مأیوس و ناامید شدن. ( از اقرب الموارد ). نومید شدن. ( منتهی الارب ) ( ترجمان عادل ترتیب جرجانی ). قَنَط.قَناطة. ( اقرب الموارد ). || ( اِمص ) ناامیدی. نومیدی. نمیدی. حرمان. یأس. ( یادداشت مؤلف ).

قنوط. [ ق َ ] ( ع ص ) نومید. قانط. قَنِط. ( اقرب الموارد ) : و ان مسه الشر فیؤس قنوط. ( قرآن 49/41 ).

قنوط. [ ق َ ] (ع ص ) نومید. قانط. قَنِط. (اقرب الموارد) : و ان مسه الشر فیؤس قنوط. (قرآن 49/41).


قنوط. [ ق ُ ] (ع مص ) مأیوس و ناامید شدن . (از اقرب الموارد). نومید شدن . (منتهی الارب ) (ترجمان عادل ترتیب جرجانی ). قَنَط.قَناطة. (اقرب الموارد). || (اِمص ) ناامیدی . نومیدی . نمیدی . حرمان . یأس . (یادداشت مؤلف ).


فرهنگ عمید

۱. ناامید شدن.
۲. ناامیدی.

دانشنامه عمومی

قنوط لفظاً به معنای یأس و ناامیدی از خیر است.
قنوط در اصطلاح اسلامی ناامیدی از رحمت خداوند و گناه کبیره است. به تعبیر سید عبدالحسین دستغیب «قنوط ناامیدی از رحمت الهی است که در قلب رسوخ نموده و قباحت آن کم شده است ... قانط کسی است که آثار ناامیدی از کلماتش هویدا باشد.» وی توضیح می دهد بنا بر دیدگاه برخی نظیر طبرسی در تفسیر مجمع البیان، قنوط شدیدتر از یأس از رحمت خداست و به معنای بدگمانی به خداست به طوری که شخص بپندارد خدا به او رحم نمی کند، توبه اش را نمی پذیرد و او را عذاب خواهد کرد. قنوط قابل آمرزش نیست و زمانی که بر شخص چیره می شود نشانه از بین رفتن فطرت الهی و گسست از خداست.
در سوره حجر آیات ۵۵ و ۵۶، هنگامی که فرشتگان به ابراهیم بشارت تولد فرزندی را در سن پیری می دهند از او می خواهند از قانطان نباشد و وی در جواب این گروه را از گمراهان بر می شمارد.
در سوره زمر آیه ۵۳ خداوند از بندگانی که بر خود ستم کرده اند می خواهد که نسبت به رحمت او بدگمان مباشند، همانا که او همهٔ گناهان را می آمرزد زیرا او غفور رحیم است. سید محمدحسین طباطبایی در المیزان این آیه را خطاب به مشرکان و کافران می داند و از محمد، پیامبر خدا، می خواهد آنان را به خدا فراخواند. البته این آمرزش در گرو پذیرش اسلام و توبه است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی قَنُوطٌ: بسیار ناامید - همواره نامید (قَنُوطٌ هم صفت مشبهه است وهم صیغه مبالغه )
ریشه کلمه:
قنط (۶ بار)

عده ای می گویند «قَنُوطْ» از مادّه «قُنُوط» به معنای انسان نومید است و با «یَئُوسْ» یک معنا دارد. بعضی هر دو را به یک معنا (برای تأکید) دانسته اند. و بعضی «قَنُوط» را به معنای ظاهر ساختن وجود نومیدی در چهره و در عمل دانسته اند. مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» گفته: «قَنُوط»، «نومیدی از رحمت» است. ولی آنچه از موارد استعمال واژه «قَنُوط» در قرآن مجید به دست می آید، این است که «قَنُوط» و «یَئُوسْ» تقریباً در یک معنا به کار می رود.

پیشنهاد کاربران

من فکر میکنم قنوط وسیله ای برای اگاه ساختن گروه وجماعتی به منظور فرارسیدن وقت است چنانچه مرحوم شاملو دررمان پابرهنه ها گفته. . . فلانی قنوطش رابه صدا دراورده و. . .

عاقل


کلمات دیگر: