(مُ تَ زَ زِ ) [ ع . ] (اِفا. ) جنبنده ، لرزنده .
متزعزع
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
متزعزع. [ م ُ ت َ زَ زِ ] ( ع ص ) جنبنده. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). جنبانیده و جنبیده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تزعزع شود.
فرهنگ عمید
جنبنده، لرزنده.
کلمات دیگر: