( اسم ) ۱ - عده ای از گوسفندان متفرق و پریشان شده بشب از گله خود ۲ - نوعی طعام زچه که از دانه شنبلید یا خرما یا دانه ها بزند ۳ - ( اسم ) شنبلیله .
به یونانی گیاه است که آن را به فارسی شلمیز و شنبلیله و به عربی حلبه خوانند . حلبه است .
به یونانی گیاه است که آن را به فارسی شلمیز و شنبلیله و به عربی حلبه خوانند . حلبه است .