کلمه جو
صفحه اصلی

کدوخ

فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) ۱ - حمام ، گرمابه . ۲ - جام و پیاله .

لغت نامه دهخدا

کدوخ. [ ک َ ] ( اِ ) حمام و گرمخانه. ( برهان ). بمعنی حمام دیده شده و همانا پارسی حمام است مانند گرمابه. ( آنندراج ) :
پیشم آمد بامدادان آن نگارین از کدوخ
با دو رخ از باده لعل و با دو چشم از سحر شوخ
رودکی.
|| بمعنی جام هم به نظر آمده است. ( برهان ). جام و پیاله. ( ناظم الاطباء ). صاحب برهان گفته بمعنی جام آمده اما مصحح برهان انکار نموده است. ( از آنندراج ). مرحوم سعید نفیسی در حاشیه دیوان رودکی نوشته : کدوخ گرمابه و حمام بود و در فرهنگ رشیدی و فرهنگ سروری کروخ ضبط شده. صاحب فرهنگ رشیدی گوید: «دهی است به هرات... در فرهنگ کدوخ به دال بمعنی حمام گفته و همین بیت آورده و در این تأمل است » ولی در فرهنگ متعلق به کتابخانه مدرسه علوم سیاسی تهران کدوخ آمده و جام معنی کرده که با مضمون بیت مناسب نیست و گویا کاتب حمام را جام نوشته است. در انجمن آرای ناصری هم در کدوخ و هم در کروخ ضبط کرده و در نسخه های دیگر همه جا کروخ است. ( از حاشیه دیوان رودکی ج 3 ص 1054 ). رجوع به کروخ شود.

فرهنگ عمید

حمام، گرمابه، گرم خانه: پیشم آمد بامدادان آن نگارین از کدوخ / با دو رخ از باده لعل و با دو چشم از سِحر شوخ (رودکی: لغت نامه: کدوخ ).


کلمات دیگر: