کلمه جو
صفحه اصلی

کرز

عربی به فارسی

گيلا س


فرهنگ فارسی

( اسم ) زمینی که بجهت سبز ی کاشتن یا زراعت دیگر هموار کنند و کناره های آنرا بلند سازند .
وعظ . موعظه . تذکیر

فرهنگ معین

(کَ رَ ) [ ع . ] (اِ. ) آلبالو.
(کُ ) (اِ. ) = کرزه : زمینی که به جهت سبزی کاشتن یا زراعت دیگر هموار کنند و کناره های آن را بلند سازند.

(کَ رَ) [ ع . ] (اِ.) آلبالو.


(کُ) (اِ.) = کرزه : زمینی که به جهت سبزی کاشتن یا زراعت دیگر هموار کنند و کناره های آن را بلند سازند.


لغت نامه دهخدا

کرز. [ ک ُرْ رَ ] ( ع ص ) ناکس و فرومایه. ( منتهی الارب ). لئیم. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ) و فی الاساس : لا احوجک الی کرز؛ ای الی غنی لئیم. ( اقرب الموارد ). || خبیث. || حاذق. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || نجیب. ( از اقرب الموارد ). || عاجز فرومانده در سخن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ( اِ ) چرخ و باز که بسته باشند تا پر ریزانند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). باز و گفته اند بازی که بسته باشند تا پرش افتد. ( از اقرب الموارد ). || باز دوساله. ( ناظم الاطباء ). و هر مرغ که در سال دوم درآمده باشد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و گفته اند پرنده ای که یک سال بر او گذشته باشد و کلمه دخیل است. ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). ج ، کَرارِزه. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). باز و کلمه از کُرّه فارسی است. قال ابن درید: الکرز، الطائز الذی یحول علیه الحول من طیور الجوارح و اصله کره ؛ ای حاذق فعرب فقیل کرز. ( المعرب جوالیقی ص 280 ). اما ظاهراً مأخوذاز کریز باشد. نه معرب از کره. رجوع به کریز شود.

کرز. [ ک َ رَ ] ( ع مص ) دوام کردن بر خوردن قروت. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). دوام کردن بر خوردن کشک. ( ناظم الاطباء ).

کرز. [ ک ُ ] ( ع مص ) وعظ و ندا کردن به بشارت انجیل. ( از اقرب الموارد ).

کرز. [ ک ُ ] ( ع اِ ) خرجینه شبان. ج ، کِرِزه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). خرجین چوپان که در آن توشه و متاع خویش را حمل کند و به قولی جوال کوچک است وعبارت اساس چنین است : جعل متاعه فی الکرز و هو الجوالق ( جوال ). ج ، اکراز، کِرَزه. ( از اقرب الموارد ).

کرز. [ ک ُ ] ( اِ ) زمینی را گویند که به جهت سبزی کاشتن و زراعت دیگر هموار کرده و کناره های آن را بلند ساخته باشند. ( برهان )( ناظم الاطباء ). کرزه. ( فرهنگ رشیدی از حاشیه برهان چ معین ). کرد. کرت. رجوع به کرزه ، کرد و کرت شود.

کرز. [ ک َ ] ( ع اِ ) وعظ. موعظه. تذکیر. ج ، کُروز. ( دزی ج 2 ص 454 ).

کرز. [ ] ( اِخ ) نام گروهی وحشی و چادرنشین. مسکن آنها کوهستان میانه بیخه احشام وبیخه فال لارستان در زمستان و تابستان است. معیشت آنها از شکار کوه و بزداری است. ( فارسنامه ناصری ).

کرز. [ ک ُ ] ( اِخ ) ناحیتی است هم از روم و بیشتر از وی اندر جزیره هااند خرد و اندر دریای کرز ایشان را شهری است که کرز خوانندو اندر روم است بر کران دریا و همه اخلاق این مردمان با رومیان ماند راست به همه روی. ( حدود العالم چ ستوده ص 185 ). شمال این دریا صقلابست و بلغار و مروات و جنوب وی الان و مشرق بجناک خزر. ( یادداشت مؤلف ).

کرز. [ ] (اِخ ) نام گروهی وحشی و چادرنشین . مسکن آنها کوهستان میانه بیخه ٔ احشام وبیخه ٔ فال لارستان در زمستان و تابستان است . معیشت آنها از شکار کوه و بزداری است . (فارسنامه ٔ ناصری ).


کرز. [ ک َ ] (ع اِ) وعظ. موعظه . تذکیر. ج ، کُروز. (دزی ج 2 ص 454).


کرز. [ ک َ رَ ] (ع مص ) دوام کردن بر خوردن قروت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دوام کردن بر خوردن کشک . (ناظم الاطباء).


کرز. [ ک ُ ] (اِ) زمینی را گویند که به جهت سبزی کاشتن و زراعت دیگر هموار کرده و کناره های آن را بلند ساخته باشند. (برهان )(ناظم الاطباء). کرزه . (فرهنگ رشیدی از حاشیه ٔ برهان چ معین ). کرد. کرت . رجوع به کرزه ، کرد و کرت شود.


کرز. [ ک ُ ] (اِخ ) ابن جابر صحابی است . (منتهی الارب ). رجوع به الامتاع ج 1 ص 54، 272 و 380 شود.


کرز. [ ک ُ ] (اِخ ) ابن علقمةبن هلال بن جریبه . کسی بود که در هجرت پیغامبر اسلام از مکه به مدینه به دنبال او رفت ، اما چون نسج عنکبوت بر در غار دید بازگشت . (از الامتاع ج 1 ص 40).


کرز. [ ک ُ ] (ع اِ) خرجینه ٔ شبان . ج ، کِرِزه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خرجین چوپان که در آن توشه و متاع خویش را حمل کند و به قولی جوال کوچک است وعبارت اساس چنین است : جعل متاعه فی الکرز و هو الجوالق (جوال ). ج ، اکراز، کِرَزه . (از اقرب الموارد).


کرز. [ ک ُ ] (ع مص ) وعظ و ندا کردن به بشارت انجیل . (از اقرب الموارد).


کرز. [ ک ُ ] (اِخ ) ناحیتی است هم از روم و بیشتر از وی اندر جزیره هااند خرد و اندر دریای کرز ایشان را شهری است که کرز خوانندو اندر روم است بر کران دریا و همه ٔ اخلاق این مردمان با رومیان ماند راست به همه روی . (حدود العالم چ ستوده ص 185). شمال این دریا صقلابست و بلغار و مروات و جنوب وی الان و مشرق بجناک خزر. (یادداشت مؤلف ).


کرز. [ ک ُ ](اِخ ) ابن اسامة و کرزبن ثعلبه ، و قیل : اسمه یزیدبن انیس ، و کرزبن وبرة صحابیان اند. (از منتهی الارب ).


کرز. [ ک ُرْ رَ ] (ع ص ) ناکس و فرومایه . (منتهی الارب ). لئیم . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) و فی الاساس : لا احوجک الی کرز؛ ای الی غنی لئیم . (اقرب الموارد). || خبیث . || حاذق . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || نجیب . (از اقرب الموارد). || عاجز فرومانده در سخن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) چرخ و باز که بسته باشند تا پر ریزانند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). باز و گفته اند بازی که بسته باشند تا پرش افتد. (از اقرب الموارد). || باز دوساله . (ناظم الاطباء). و هر مرغ که در سال دوم درآمده باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و گفته اند پرنده ای که یک سال بر او گذشته باشد و کلمه ٔ دخیل است . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). ج ، کَرارِزه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). باز و کلمه از کُرّه فارسی است . قال ابن درید: الکرز، الطائز الذی یحول علیه الحول من طیور الجوارح و اصله کره ؛ ای حاذق فعرب فقیل کرز. (المعرب جوالیقی ص 280). اما ظاهراً مأخوذاز کریز باشد. نه معرب از کره . رجوع به کریز شود.


فرهنگ عمید

کَرْت#NAME?


=کَرْت

دانشنامه عمومی

کُرز (به انگلیسی: The Corrs) یک گروه موسیقی ایرلندی است. آثار این گروه سلتیک عمدتاً راک و پاپ می باشد. این گروه خانوادگی متشکل از ۳ خواهر و یک برادر می باشند. اندرو کر خواننده و کوچکترین عضو گروه است. دیگر اعضای کُرز شامل شارون ویلونیست و خواننده، کارولین درامر گروه و جیم به عنوان مسن ترین عضو گروه نوازندگی گیتار و کیبورد را به عهده دارد.کُرز با اجرای زنده در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا پا به عرصه بین الملی موسیقی گذاشت.
در سال ۱۹۹۴ جین کندی اسمیت سفیر ایالات متحده آمریکا در ایرلند بعد از مشاهده کار کُرز از آنها جهت اجرا در جام جهانی ۱۹۹۴ بوستون دعوت کرد. اولین آلبوم کُرز بخشوده، نه فراموش شده با فروش بالایی مواجه شد. آلبوم رده فروش پلاتین را در بریتانیا و استرالیا کسب کرد. در سال ۱۹۹۸ کُرز در کنسرت خیریه پاوراتی در ایتالیا شرکت کرد. سال بعد DVD و CD اجرای زنده آنها در MTV فروشی ۲٫۵ میلیون نسخه ای برای گروه به همراه داشت.

گویش مازنی

/karez/ قنات، کاریز

قنات،کاریز



کلمات دیگر: