کلمه جو
صفحه اصلی

کریز خوردن

فرهنگ فارسی

پر ریختن مرغان شکاری و غیره. کریز کردن

فرهنگ معین

(کُ. خُ دَ ) (مص ل . ) آماده شدن باز برای شکار.

لغت نامه دهخدا

کریز خوردن. [ ک ُ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) پر ریختن مرغان شکاری و غیره. کریزکردن. تولک کردن : خشینه بازی را گویند که پشت و چشم آن... باشد و در شکار سخت دلیر و تیزپر باشد و چون از مرتبه کوچکی برآید و کریز خورد چشمش سرخ شود. ( بازنامه از جهانگیری ). رجوع به کریز شود.


کلمات دیگر: