کلمه جو
صفحه اصلی

کزبود

فرهنگ معین

(کَ ) (اِ. ) کدخدا، رییس قوم .

لغت نامه دهخدا

کزبود. [ ک َ ] ( اِ ) کدخدا و رئیس را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). کدخدا. رئیس طایفه.( ناظم الاطباء ). و آن مصحف کدیور است. این اشتباه رابار اول حافظ اوبهی کرده و این کلمه را در باب الکاف مع حرف الدال آورده است بی شک اوبهی کدیور را کز بود خوانده و برهان هم بتقلید او همین صورت را آورده وهمین معنی را به او داده است. ( یادداشت مؤلف ). نیزرشیدی همین صورت را یاد کرده است. هم ممکن است اصل کذبود ( = کذبد ) باشد مرکب از کذ ( =کد ) به معنی خانه وبد ( پسوند اتصاف و نسبت ). ( حاشیه برهان چ معین ).

فرهنگ عمید

= کدخدا

کدخدا#NAME?



کلمات دیگر: