کلمه جو
صفحه اصلی

گنج باداورد

فرهنگ فارسی

( گنج باد آورد ) نوایی و لحنی است از سی لحن باربد . گویند چون گنج باد آورد بدست خسرو پرویز افتاد باربد این لحن را ساخت و نواخت .
نام نوایی است که مطربان زنند .

فرهنگ معین

( گنج باد آورد ) (گَ جِ وَ ) (اِمر. ) ۱ - نامِ لحنی از سی لحن باربد. ۲ - نام یکی از گنج های خسرو پرویز.

لغت نامه دهخدا

( گنج بادآورد ) گنج بادآورد. [ گ َ ج ِ وَ ] ( اِخ ) همان گنج باد است که گنج دویم خسروپرویز باشد و آن را گنج بادآور هم میگویند که بحذف دال آخر باشد. ( برهان )... وجه تسمیه اش اینکه قیصر روم از خوف خسروپرویز چندکشتی از زر سرخ پر کرده به جزیره می فرستاد و باد مخالف آن کشتیها بسوی ملک پرویز آورد و پرویز آن مال را گرفت ، لهذا آن مال را گنج بادآورد نام کردند. ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ). وجه تسمیه این است که چون خسروپرویز در سال 611 م. قسطنطنیه را محاصره کرد و هراقلیوس شاه روم خوف فتح او را، شصت خزانه خود را در کشتیها بار کرده به جزیره محفوظی فرستاد. اتفاقاً طوفان باد آن کشتیها را نزدیک لشکرگاه خسرو آورد تمام خزانه به تصرف او درآمد و آن گنج دوم او شده گنج بادآورد نامیده شد. ( فرهنگ نظام ). ابن البلخی در فارسنامه آرد: و دیگری را نشاندند ( رومیها ) نام او هرقل و این شهر براز او را حصار سخت داد، چنانکه از خویشتن نومید شد و خزانه ها را در چهار کشتی بزرگ نهاد تا به اسکندریه برند. اتفاق را باد مخالف برخاست و آن کشتیهابه کنار لشکرگاه شهر براز افگند و چون کشتیها را بگرفتند مالهای بی اندازه و خزاین دیدند و شاد شدند و از آنجا بر چهارپایان نهادند و نزدیک [خسرو] پرویز فرستادند و شرح حال نبشتند کی چگونه بود. او بدان شاد گشت و آن را گنج بادآورد نام نهاد. ( فارسنامه ص 104 ). در این روایت ( روایتی که مورخین اسلام چون بلعمی و ثعالبی در آن از عجایب دربار خسروپرویز سخن رانده اند )، نام چند گنج را ذکر کرده اند، از قبیل : «گنج بادآورد» و «گنج گاو» گویند هنگامی که ایرانیان اسکندریه را در حصار گرفتند، رومیان درصدد نجات دادن ثروت شهربرآمدند و آن را در چند کشتی نهادند، اما باد مخالف وزید و سفاین را به جانب ایرانیان راند. این مال کثیر را به تیسفون فرستادند و بنام «گنج بادآورد» موسوم شد. ( ایران در زمان ساسانیان چ 2 ص 486 ) :
دگر گنج بادآورش خواندند
شمارش بکردند و درماندند.
( شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2892 ).
نعمت فردوس یک لفظ متینش را ثمر
گنج بادآورد یک بیت مدیحش را ثمن.
منوچهری ( دیوان چ 1 دبیرسیاقی ص 65 ).
ز خاکش باد راگنج روان بود
مگر خود گنج بادآورد آن بود.
نظامی.
رجوع به گنج باد و گنج بادآور و گنج شایگان شود.

گنج بادآورد. [ گ َ ج ِ وَ ] ( اِ مرکب ) نام نوایی است که مطربان زنند. ( فرهنگ اسدی ) ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ). نام نوایی و لحنی هست از جمله سی لحن باربد. گویند چون این گنج به دست خسروپرویز افتاد، باربد این لحن را ساخت و نواخت. ( برهان ). نام نوایی است از مصنفات باربد مطرب. ( جهانگیری ). نام نوایی است از نواهای باربد.( فرهنگ رشیدی ). نام لحن شانزدهم است از سی لحن ساخته باربد مطرب خسروپرویز. ( فرهنگ نظام ) :

دانشنامه عمومی

گنج بادآورد. گنج بادآورد به خزائن رومی اشاره دارد که در طی محاصره قسطنطنیه در سال ۶۲۶ میلادی به قصد محافظت با کشتی به مقصد کارتاژ فرستاده شد ولی به جهت باد تندی که درگرفت، سرانجام بدست نیروهای ایرانی افتاد.
کریستن سن، آرتور. ایران در زمان ساسانیان، تهران: انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۷
پورداود، ابراهیم. آناهیتا، پنجاه گفتار پورداود، تهران: انتشارات امیرکبیر، ۱۳۴۳
ثعالبی می گوید آنگاه که خسرو پرویز شنید رومیان پادشاه خود موریکیوس پدرزنش را کشتند و فوکاس را به شاهی برداشتند، بسیار افسرده و خشمگین شد. او شهروراز مرزبان نامدار خود را با لشکری انبوه از برای خونخواهی از موریکیوس و به سزا رسانیدن فوکاس به روم فرستاد. شهروراز اسکندریه را به محاصره گرفت و سپاهی هم از برای محاصره قسطنطنیه فرستاد که پایتخت امپراتوری روم بود چون بیم افتادن شهر بدست دشمن بود امپراتور روم هراکلیوس فرمود گنجینه گرانبهایش را و آنچه پر ارزش بود به کشتی نهادند و در میان آن ها صلیب راستین که به گفتهٔ مسیحیان، عیسی مسیح بر روی آن جان سپرده بود، نهادند. آنگاه که کشتی ها به میان دریا رسیدند ناگهان باد تندی برخاست و کشتی را به کرانهٔ اسکندریه راند و همه به چنگ شهروراز درآمد و او آن ها را به نزد خسرو پرویز فرستاد. شاه از دیدن آن ها در شگفت ماند و بسیار شاد شد. خدای را سپاس گفت که فرشتگان خود را به یاری ما فرستاد و بادها را بیاری ما و ستیزهٔ دشمنان برانگیخت و ما را از گنج و اندوختهٔ گرانبهای امپراتور روم برخوردار کرد و فرمود که آن را گنج بادآور نامند.
گنج بادآور یکی از هفت گنج خسرو پرویز است که وصف آن در کتاب ثعالبی و شاهنامه فردوسی آمده است.

دانشنامه آزاد فارسی

گنج بادآورد. در روایت های ملی ایرانیان، گنج افسانه ای خسروپرویز. در وجه تسمیۀ آن آورده اند که امپراتور روم به هنگام گریختن از برابر سپاه ایران ، گنجینه ها و اندوخته های خود، و همچنین صلیب عیسی را در چند کشتی نهاد و راه دریا را پیش گرفت . باد مخالف کشتی ها را به اسکندریه برد که شهر براز، سردار خسروپرویز، در همان زمان بدان جا لشکر برده بود. گنجینۀ رومیان بدین سان نصیب ایرانیان شد. این گنج در گنج خانه ای تازه ساز، به فرمان خسرو جداگانه نگهداری می شد.


کلمات دیگر: