( اسم ) خس و خاشاک : [ زمین و آسمانها پر فرشته است تو کی بینی که چشمت پر کرشته است ? ] ( عطار )
کرشته
فرهنگ فارسی
( اسم ) خس و خاشاک : [ زمین و آسمانها پر فرشته است تو کی بینی که چشمت پر کرشته است ? ] ( عطار )
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
زمین و آسمان پر از فرشته ست
تو کی بینی که چشمت پرکرشته ست.
کرشته. [ ک ِ رِ ت َ ] ( اِخ ) قصبه ای است از بخش شهریار شهرستان تهران ، متصل به علیشاه عوض که 1800 تن سکنه دارد. امامزاده و مسجدی قدیمی در آنجا دیده می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
زمین و آسمان پر از فرشته ست
تو کی بینی که چشمت پرکرشته ست .
عطار.
دانشنامه عمومی
زمین و آسمان پر از فرشته ست - تو کی بینی که چشمت پرکرشته ست...
کرشته روستایی قدیمی واقع در بخش مرکزی شهرستان شهریار استان تهران ایران بود که امروزه در بافت اصلی شهریار قرار گرفته و جزء مناطق آن است. کرشته در کنار جاده اصلی شهریار به تهران قرار دارد.
در منابع و با اقتباس از لغت نامه دهخدا و فرهنگ معین از کرشته به عنوان مرکز شهریار در قدیم یاد شده است:
شهریار. (اِخ) بخشی از شهر تهران که ۱۷۰۰۰ تن سکنه دارد و مرکز آن کرشته و دیه های آن «علیشاه عوض» و «رباطکریم» است. (از فرهنگ فارسی معین). در کتابهای جغرافیایی قدیم این نام را به یکی از ولایات مشهور نزدیک ری داده اند، و حمدالله مستوفی از قلعه ای به همین نام که در شمال شهر بوده است یاد می کند و بعداً شرف الدین علی یزدی در شرح جنگ های تیمور اسم شهریار را به ری داده است. (از ترجمهٔ سرزمین های خلافت شرقی ص ۲۳۴).
کرشته بر خلاف معنایی که در لغت نامه دهخدا با اقتباس از بیت عطار:زمین و آسمان پر فرشته ست - تو کی بینی که چشمت پر کرشته است. خس و خاشاک عنوان شده در اصل ( ایکه رشته ) بوده است و چون این روستا در بین دو رودخانه قرار داشت به این دلیل نامگذاری شد. ایکه در ترکی به معنی عدد 2 می باشد و منظور جناب عطار از این شعر در اینجا به معنای پر آب و دو رود روان می باشد چرا که وقتی دو چشم آدمی اشک بار و گریان باشد نمی تواند بدرستی ببیند.
کرشته بر خلاف معنایی که در لغت نامه دهخدا با اقتباس از بیت عطار:زمین و آسمان پر فرشته ست - تو کی بینی که چشمت پر کرشته است. خس و خاشاک عنوان شده ، در اصل ( ایکه رشته ) بوده است و چون این روستا در بین دو رودخانه قرار داشت به این دلیل نامگذاری شد. ایکه در ترکی به معنی عدد 2 می باشد و منظور جناب عطار از این شعر در اینجا به معنای پر آب و دو رشته رود روان می باشد چرا که وقتی دو چشم آدمی اشکبار و گریان باشد نمی تواند بدرستی ببیند.