قریشی: منسوب به قریش، ازقبیله قریش
( صفت ) منسوب به قریش از قبیله قریش .
عبدالله بن محمد بن عبید مکنی به ابوبکر و معروف به ابن ابی الدنیا از محدثان و مردی راستگو و ثقه بود .
قرشی . [ ] (اِخ ) شاعری است . درمجالس النفایس آورد که : در سمرقند میبود، و در بازار دکان صحافی داشته و جمیع ظرفاء در دکان او جمع میگشته اند، او از این جمعیت پریشان میگشته زیرا که مانعمشتری میشده اند، و مولانا در شکایت این مطلع گفته :
نیست آیین محبت کردن از یاری گله
ورنه زآن بدعهد میکردیم بسیاری گله .
خطائی تخلص اوست و قبرش در سمرقند است . (مجالس النفایس چ بانک ملی ص 220).
قرشی . [ ق َ ] (اِخ ) نخشب . شهری به ترکستان . (برهان قاطع: ماه نخشب ). نام شهر نسف (نخشب ) است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
قرشی . [ ق ُ رَ شی ی ] (اِخ ) حسان بن محمدبن احمدبن هارون قرشی ، مکنی به ابوالولید. از فقیهان است . وی امام عصر خود و فقیه خراسان بود. و نزد ابوالعباس احمدبن شروع فقه را فراگرفته و به خراسان مراجعت کرده است . مجلس درس او مجمع فقیهان و مردم بوده است . ابوعبداﷲ حافظ از او روایت و در تاریخ خود از او یاد کند و گوید: ابوالولید قرشی فقیه در عصر خود، امام محدثان خراسان است . وی پارساترین دانشمندی است که من تاکنون دیده ام . او در شب جمعه پنجم ربیعالاول سال 349 هَ .ق . وفات یافت و در مقبره ٔ نصربن زیاد قاضی به خاک سپرده شد. (انساب سمعانی ).
قرشی . [ ق ُ رَ شی ی ] (اِخ ) حیدربن محمد، مکنی به ابوالصهباء. از محدثان و ازمردم نیشابور است . وی از ابوبکر محمدبن اسحاق بن خزیمة روایت کند. او در ذی الحجه ٔ سال 373 هَ .ق . در حالی که یکصدوسه سال داشت وفات یافت . (انساب سمعانی ).
قرشی . [ ق ُ رَ شی ی ] (اِخ ) سعیدبن عباس بن محمدبن علی بن محمدبن سعیدبن عبداﷲبن امیةبن خالدبن ضراربن محرزبن حارثةبن ربیعةبن عبدالعزی بن عبدشمس بن عبدمناف بن قصی بن کلاب قرشی شریف ، مکنی به ابوعثمان . از مردم هرات است . وی از راویان راستگو ومورد اطمینان بوده و از عباس بن فضل و ابوالفضل بن حمیرویه و ابوحاتم محمدبن یعقوب و محمدبن حمدان و ابوسعید عبداﷲبن محمد رازی و گروهی دیگر روایت شنیده است .ابوبکر خطیب گوید: وی به سال 413 هَ .ق . از سفر حج به بغداد آمد و در آن شهر حدیث گفت و به سال 432 یا 433 هَ .ق . در هرات وفات یافت . (از انساب سمعانی ).
قرشی . [ ق ُ رَ شی ی ] (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن عبید، مکنی به ابوبکر و معروف به ابن ابی الدنیا. از محدثان و مردی راستگو و ثقه بود، و کودکان خلفا را درس میداد، وی از پدر خود و سعیدبن سلیمان و خالدبن خداش مهلبی و گروهی دیگر روایت شنیده و حرب بن محمدبن ابواسامة و محمدبن خلق و کیع و جماعت دیگری از او روایت دارند. وی در جمادی الاولای سال 281 هَ .ق . وفات یافت . (انساب سمعانی ).
منوچهری .