کلمه جو
صفحه اصلی

قره اغاج

فرهنگ فارسی

( قره آغاج ) بخشی است از شهرستان مراغه در جنوب شرقی شهرستان محدود است از شمال به بخش سراسکند از جنوب به بخش تکاب از مشرق به بخش مرکزی میانه از مغرب به دهستان گاو دول کوهستانی و معتدل آب از رودخانه ها و چشمه سارها محصول غلات نخود بزرک و لپه شغل اهالی زراعت فرش و جاجیم و گلیم و جوراب بافی . این بخش از دو دهستان و ۳۵۷ آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و حدود ۶۴٠۵٠ تن سکنه دارد .
( اسم ) ۱ - اوجا قر آغاج ۲ - ملج .
در فارس قرار دارد . سیاخ که یکی از بلوک فارس است از این رود مشروب میشود .

لغت نامه دهخدا

( قره آغاج ) قره آغاج. [ ق َ رَ ] ( ترکی ، اِمرکب ) درخت نارون. ( السنه ترکیه و فرانسویه نک لغتی ). رجوع به نارون شود.

قره آغاج. [ ق َ رَ ] ( اِخ ) ( کوه... ) در شمال غربی خوار و شمال ورامین قرار گرفته و محل نشو و نمای سن است. این حشره غالباً از این کوه برخاسته و به زراعت ورامین و خوار و نقاطی که در امتداد آنها واقع است خسارت وارد می آورد. ( جغرافیای سیاسی کیهان ص 355 و 356 ).

قره آغاج. [ ق َ رَ ] ( اِخ ) قره آقاج. دهی است جزء دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین واقع در 48 هزارگزی خاور آوج. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیر است. سکنه آن 207 تن. آب آن از قنات و چشمه و محصولات آن غلات ، سیب زمینی ،انگور، جالیز میباشد. شغل اهالی زراعت و قالیبافی وگلیم بافی است. راه مالرو دارد و از طریق افشارمحمد میتوان ماشین برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

قره آغاج. [ ق َ رَ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از بخش کرج شهرستان تهران. سکنه آن 42 تن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

قره آغاج. [ ق َ رَ ] ( اِخ )دهی از دهستان رودقاب بخش مرکزی شهرستان مرند واقع در 19 هزارگزی جنوب خاوری مرند و 4 هزارگزی خط آهن مرند به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه سردسیر است. سکنه 526 تن. آب آن از چشمه و محصولات آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالیبافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

قره آغاج. [ ق َ رَ ] ( اِخ ) قره آقاج. ده مخروبه ای است از بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس در 70000 گزی خاوری داشلی برون. موقع جغرافیایی آن کوهستانی معتدل. مردم آن در حدود 500 تن هستند و به چادرنشینی روزگار میگذرانند. آب آن از چشمه سار و محصولات آن غلات و مختصر برنج و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. فعلاً به حالت چادرنشینی در اطراف متفرقند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

قره آغاج. [ ق َ رَ ] ( اِخ ) قره آقاج. دهی است مرکز بخش قره آغاج و دهستان چهاراویماق از شهرستان مراغه واقع در 77 هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 22 هزارگزی جنوب شوسه مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است. سکنه آن 349 تن. آب آن از چشمه سار و محصولات آن غلات ، نخود، بزرک ، زردآلو و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی و فرش بافی است. راه ارابه رو دارد. دارای دوائر دولتی و بخشداری و بهداری و ژاندارمری و نماینده سیار آمار و درمانگاه و دبستان و 12 باب دکان مختلف پیشه وری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ عمید

( قره آغاج ) = اوجا

دانشنامه عمومی

قره آغاج. قره آغاج ممکن است به یکی از موارد زیر اطلاق شود:
قره آغاج (ترکیه) شهری در کشور ترکیه که در استان ادرنه
قره آغاج (چاراویماق) یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی و مرکز شهرستان چاراویماق
قره آغاج (رود) یکی از رودخانه های استان فارس
قره آغاج (محله) یکی از محله های قدیمی شهر تبریز
قره آغاج (ابهر)
قره آغاج (بهار)
قره آغاج (زنجان)

دانشنامه آزاد فارسی

قره آغاج. قَرَه آغاج
شهری در استان آذربایجان شرقی و مرکز اداری شهرستان چاراویماق. با ارتفاع ۱,۸۹۵ متر، در منطقه ای کوهستانی در ۴۳۰کیلومتری غرب شمالی تهران و ۱۲۰کیلومتری جنوب شرقی تبریز، انتهای راه هشترود و میانه به قره آغاج، قرار دارد. رودخانۀ قلعه چای از کنار آن می گذرد. اقلیم این شهر معتدل مایل به سرد و نیمه خشک و جمعیت آن ۴,۸۹۲ نفر است (۱۳۸۵). ساکنان این شهر عمدتاً کشاورز و دامدارند.

پیشنهاد کاربران

قره آغاج در ترکی تحت الفظی می شود : درخت سیاه ولی درخت بزرگ معنی می دهد . قره بلاغ در ترکی به معنی چشمه ی سیاه نیست بلکه به معنی چشمه ی بزرگ است .
بر همین منوال دریای سیاه باید دریای بزرگ نامیده می شد .


کلمات دیگر: