کلمه جو
صفحه اصلی

همه گیری

فارسی به انگلیسی

epidemic, infectiousness, pestilence, contagion, outbreak

epidemic, infectiousness, pestilence


فرهنگ فارسی

شیوع بیش‌ازحد یک بیماری یا عارضه در جمعیتی معین


دانشنامه عمومی

همه گیری یا اپیدمی (به فرانسه: Épidémie) بروز بیش ازحد یک بیماری یا عارضه در جمعیتی معین را گویند.
واژه های مصوب فرهنگستان زبان وادب فارسی
دکتر ریماز. اصول اپیدمیولوژی. دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران ۱۳۸۰
اپیدمی به هر بیماری قابل انتقال یا غیرقابل انتقال یا هر چیزی که سلامتی انسان را به خطر بیندازد، چنانچه موارد ابتلای آن بیش از حد انتظار باشد، گفته می شود. به عنوان مثال چون بیماری آبله به طور کلّی در دنیا ریشه کن شده اگر یک مورد بیمار مبتلا به آبله مشاهده گردد می گویند که اپیدمی آبله رخ داده است.
همه گیرشناسی
تک گیر

دانشنامه آزاد فارسی


فرهنگستان زبان و ادب

{epidemy} [پزشکی] شیوع بیش ازحد یک بیماری یا عارضه در جمعیتی معین

جدول کلمات

شیوع

پیشنهاد کاربران

اپیدمی

همه گیر ـ همه گیری ( Epidemic ) :[پزشکی ] از ریشه یونانی epi به معنای بر روی و demos به معنای مردم. وقوع موارد یک بیماری، یک رفتار خاص بهداشتی یا وقایع دیگر بهداشتی در یک منطقه یا جامعه به نحوی که به صورت واضح از انتظار عادی بیشتر باشد. در این حالت باید منطقه یا جامعه و دوره زمانی به دقت مشخص شده باشد. تعداد مواردی که نشان دهنده همه گیری باشد، بسته به عامل بیماریزا، اندازه و نوع جمعیت مواجهه یافته، سابقه قبلی یا عدم مواجهه با بیماری و زمان و مکان تغییر میکند. در نتیجه همه گیری حالتی است نسبی در رابطه با وفور عادی بیماری در منطقه، در جمعیت مورد نظر و در فصل معین. یک مورد تنها از یک بیماری عفونی که برای مدتی طولانی دیده نشده باشد و یا یک مورد از یک بیماری که قبلا در منطقه وجود نداشته باشد، گزارش فوری و تحقیقات کامل محلی را ایجاب میکند. دو مورد از چنین بیماری ای که رابطه زمانی و مکانی نیز داشته باشد برای اطلاق همه گیری کافی است. این واژه را می توان برای بیان همه گیری در بین حیوانات یا پرندگان نیز به کاربرد.


کلمات دیگر: