صداي کبوتر وقمري , بغبغو کردن , با صداي نرم وعاشقانه سخن گفتن , اهسته بازمزمه ادا کردن
اهدل
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
شتر آونگان لفج
لغت نامه دهخدا
اهدل.[ اَ دَ ] ( ع ص ) شتر آونگان لفج ( لب گنده و سطبر و کلفت ). ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): مشفر اهدل ؛ لفج آونگان. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). بزرگ لب. مؤنث آن ، هدلاء. ج ، هدل. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ). آویخته لب. ( المصادر زوزنی ). رجوع به النورالسافر ص 447 شود.
کلمات دیگر: