گوسفندی که در قربانگاه برای قربان کردن حاضر سازند و به مجاز بر شخصی که در کمال تسلیم باشد اطلاق کنند .
گوسفند تسلیم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گوسفند تسلیم. [ ف َ دِ ت َ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گوسفندی که در قربانگاه برای قربان کردن حاضر سازند، و به مجاز بر شخصی که درکمال تسلیم باشد اطلاق کنند. ( آنندراج ) :
دل سلیم من آن گوسفند تسلیم است
که جز به تیغ تو قربان شدن نمی داند.
دل سلیم من آن گوسفند تسلیم است
که جز به تیغ تو قربان شدن نمی داند.
ملا شانی تکلو ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: