اقرار کننده به یگانگی خدای تعالی . گوینده کلمه لا اله الا الله
توحید گوی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
توحیدگوی. [ ت َ / تُو ] ( نف مرکب ) اقرارکننده به یگانگی خدای تعالی. گوینده کلمه لااله الااﷲ :
توحیدگوی او نه بنی آدم است و بس
هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد.
توحیدگوی او نه بنی آدم است و بس
هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد.
سعدی.
رجوع به توحید شود.پیشنهاد کاربران
ستایش گری
ستایش کنندی
سپاس گزاری
معنی توحید گو ستایش کننده
ستایش کنننده
خدا
شکر گزار . عبادت کننده . کسی که به وجود خدا باور دارد.
شکر گزار و عبادت کننده کلمات ساده هستند که از فشرده ی معنی کلمه ی توحید گوی در لغت نامه دهخدا بدست آمده اند
شکر گزار و عبادت کننده کلمات ساده هستند که از فشرده ی معنی کلمه ی توحید گوی در لغت نامه دهخدا بدست آمده اند
ستایش کننده
شکرگزار
سپاس گزار
شهادت به یگانه گی خدا
شهادت به یگانگی خدا
توحید گوی میشود یکتا پرستی
اقرارکننده به یگانگی خدای تعالی
ستایش کننده، سپاس از خداوند
یگانگی خدای تعالی
ستایشگر
توحیدگوی=ستایش کننده
توحید گوى ==ستایش کننده
کلمات دیگر: