همالی
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
همال بودن یا شدن قرین شدن همطرازی
لغت نامه دهخدا
همالی. [ هََ ] ( حامص ) همال بودن ( شدن ). قرین شدن. همطرازی. برابری :
فرزند ضیاءالدین کز همت والا
خورشید فلک را نپسندد به همالی.
فرزند ضیاءالدین کز همت والا
خورشید فلک را نپسندد به همالی.
سوزنی.
کلمات دیگر: