امیزگاری
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( آمیزگاری ) ۱ - حالت و کیفیت آمیزگار . ۲ - حسن معاشرت خوش منشی .
فرهنگ معین
( آمیزگاری ) (اِ مص . ) حُسن معاشرت ، خوش اخلاقی .
لغت نامه دهخدا
( آمیزگاری ) آمیزگاری. ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی و صفت آمیزگار. || حسن معاشرت. خوش مَنِشی :
زن خوش منش خواه نه روی خوب
که آمیزگاری بپوشد عیوب.
زن خوش منش خواه نه روی خوب
که آمیزگاری بپوشد عیوب.
سعدی.
فرهنگ عمید
( آمیزگاری ) حُسن معاشرت، خوش منشی: زن خوش منش دل نشان تر که خوب / که آمیزگاری بپوشد عیوب (سعدی۱: ۱۲۳ ).
کلمات دیگر: