کنایه از : دعای بدونفرین باشد که در آخر های شب کنند .
ناوک سحری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ناوک سحری. [وَ ک ِ س َ ح َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از دعای بد و نفرین باشد که در آخرهای شب کنند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). آه سحری :
به صور نیمشبی درفکن رواق فلک
به ناوک سحری برشکن مصاف قضا.
این معلق حصار محکم را.
به صور نیمشبی درفکن رواق فلک
به ناوک سحری برشکن مصاف قضا.
خاقانی.
رخنه گردان به ناوک سحری این معلق حصار محکم را.
خاقانی.
کلمات دیگر: