پیماینده ولایت طی کننده ولایت .
ولایت پیمای
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ولایت پیمای. [ وَ / وِ ی َ پ َ / پ ِ ] ( نف مرکب ) پیماینده ولایت. طی کننده ولایت :
اسب او را چه لقب ساخته اند
مملکت گیر و ولایت پیمای.
اسب او را چه لقب ساخته اند
مملکت گیر و ولایت پیمای.
فرخی.
کلمات دیگر: