کلمه جو
صفحه اصلی

ولی داشتن

فرهنگ فارسی

(مصدر ) داشتن کسی که پول عیش و عشرت رفق را بپردازد . توضیح وقتی که یک ازلاتها چنین کسی را پیدا کند هنگام دعوت کردن و (( بفرما زدن ) ) برفقایش می گوید : بیایید برویم امشب ولی داریم . ) )

لغت نامه دهخدا

ولی داشتن. [ وَ ت َ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه ، داشتن متکفل هزینه عیش و عشرت خود و رفقا. توضیح اینکه وقتی یکی از لات هاچنین کسی را پیدا کند هنگام دعوت کردن و «بفرما زدن » به رفقایش میگوید بفرمائید برویم امشب ولی داریم. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ). رجوع به ولی شود.


کلمات دیگر: