کلمه جو
صفحه اصلی

انتاج

عربی به فارسی

فراوري , توليد , عمل اوري , ساخت , استخراج , فراورده


فرهنگ فارسی

فرارسیدن هنگام اییدن دامها، زایش شتروگاووگوسفندونتیجه دادن آنها ، به نتیجه آوردن ونتیجه گرفتن ازچیزی
( مصدر ) ۱ - فرا رسیدن هنگام زایش و گل ۲ - نتیجه گرفتن از چیزی . ۳ - نتیجه گرفتن از مقدمات منطقی جمع : انتاجات .

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - نتیجه دادن ، نتیجه گرفتن . ۲ - زمان زایمان چهارپایان .

لغت نامه دهخدا

انتاج. [ اِ ] ( ع مص ) زاییدن و بچه آوردن : اُنْتِجَت الناقه ( مجهولاً )؛ زایید آن ماده شتر و بچه آورد. ( از منتهی الارب ) ( ازناظم الاطباء ). بچه آوردن و زاییدن ناقه. ( آنندراج ). || بر سر خود رفتن ناقه و معلوم نشدن که کجا زاییده. || انتج القوم ؛ زه آوردند شتران ایشان. || وقت زه رسیدن اسب و ناقه را یعنی حملش آشکار شدن. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). نزدیک گشتن اسب بزادن. ( مصادر زوزنی ). فرارسیدن هنگام زایش چارپایان. ( فرهنگ فارسی معین ). || نتیجه دادن. نتیجه بخشیدن. منتج شدن. ( یادداشت مؤلف ). || نتیجه گرفتن از چیزی. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اصطلاح منطق ) نتیجه گرفتن از مقدمات منطقی. ( فرهنگ فارسی معین ) : از قضایا اجنبی انتاج صورت نبندد پس دو حد باقی را از دو مقدمه که به معنی یکی بود و در نتیجه ساقط باشد حد اوسط خوانند... و حد اوسط علت تألیف قیاس بود و رساننده دو باقی بیکدیگر که انتاج عبارت از آنست. ( اساس الاقتباس ص 191 ).

فرهنگ عمید

۱. به نتیجه آوردن و نتیجه گرفتن از چیزی.
۲. [قدیمی] فرارسیدن هنگام زاییدن دام ها.
۳. [قدیمی] زایش شتر، گاو، گوسفند، و نتیجه دادن آن ها.

دانشنامه آزاد فارسی

اِنتاج
(در لغت به معنای نتیجه دادن) در اصطلاح منطق، در برابر عُقم قرار دارد و مراد از آن نتیجه دادن مقدمات قیاس درپی حذف حد وسط و پیوستن حد اصغر به حد اکبر است. قیاسی که در آن شرایط انتاج، بر وفق میزان های منطقی رعایت شود، «مُنْتِج»، و قیاسی که در اثر رعایت نکردن شرایط انتاج، نتیجۀ صحیح به بار نیاورد، «عقیم» نامیده می شود. شرایط انتاج دو گونه است: عمومی و اختصاصی. رعایت شرایط عام به یکسان در اشکال چهارگانۀ قیاس ضروری است. شرایط خاص، شرایط ویژۀ هر یک از اشکال قیاس است که رعایت آن ها مختص به همان شکل است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] انتاج یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای اثر قیاس واجد شرایط معتبر است.
یکی از واژه های مرتبط با قیاس منتج، «انتاج» است با این توضیح که ضمّ و تالیف دو مقدمه را «اقتران» می نامند، اقتراناتی که بالذات مستلزم نتیجه و به همین اعتبار، قیاس نامیده شده اند «منتج» و فعل یا اثر آنها را «انتاج» خوانند و اقتراناتی را که مستلزم نتیجه نیستند «عقیم» و حالت موجود در آنها را که باعث عدم تولید و انتاج است، «عقم» خوانند. «استنتاج» نیز که معنایی نزدیک به انتاج دارد عبارت است از: استخراج نتیجه از مقدمات.
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: (۱) مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.(۲) خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی.(۳) صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی.
۱. ↑ مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۲۸۲.۲. ↑ صلیبا، جمیل، فرهنگ فلسفی، ص۱۳۳.
...


کلمات دیگر: