(صفت ) ولایت ستان
ولایت گیر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ولایت گیر. [ وَ / وِ ی َ گی ] ( نف مرکب ) ولایت گیرنده. تسخیرکننده ولایت. ولایت ستان :
من چو شیر جوان ولایت گیر
جای من کی رسد به روبه پیر؟
این جهانجوی و آن ولایت گیر.
من چو شیر جوان ولایت گیر
جای من کی رسد به روبه پیر؟
نظامی.
دو ملک زاده بلندسریراین جهانجوی و آن ولایت گیر.
نظامی.
کلمات دیگر: