کلمه جو
صفحه اصلی

ان کجا

فرهنگ فارسی

( آن کجا ) ۱ - آنکه آن کس که. ۲ - آنچه : براو بر شمرد آن کجا رفته بود .( فردوسی )

فرهنگ معین

( آن کجا ) (کُ ) (ضم موصول . ) آن که ، آن کس که . آن چه .

لغت نامه دهخدا

( آن کجا ) آن کجا. [ ک ُ ] ( ضمیر + حرف ربط ) آنچه :
بنزد سیاوش خرامید زود
بر او برشمرد آن کجا رفته بود.
فردوسی.
و رجوع به کجا شود.
|| آن کس که :
آن کجا تیزت [ ظ: سَرْت ] برکشید بچرخ
باز ناگه فروبَرَدْت به خَرْد.
خسروانی ( از اسدی چ پاول هورن ).

فرهنگ عمید

( آن کجا ) ۱. آنچه.
۲. آن که، آن کس که.


کلمات دیگر: