کلمه جو
صفحه اصلی

ملطف

فارسی به انگلیسی

mollifying, softening, attenuant, mollifier

فرهنگ فارسی

( اسم ) تلطیف کننده نازک کننده .

فرهنگ معین

(مُ لَ طِّ) [ ع . ] (اِفا.) تلطیف کننده ، نازک کننده .


(مُ لَ طَّ) [ ع . ] (اِمف .) تلطیف شده ، نازک شده .


(مُ لَ طَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) تلطیف شده ، نازک شده .
(مُ لَ طِّ ) [ ع . ] (اِفا. ) تلطیف کننده ، نازک کننده .

لغت نامه دهخدا

ملطف . [ م ُ ل َطْ طِ ] (ع ص ) مأخوذ از تازی ، رقیق کننده و نازک کننده . (ناظم الاطباء). || دارویی است که به حرارت معتدل قوام خلط را رقیق تر سازد مثل حاشا و زوفا و بابونج . (از قانون ابوعلی سینا). آنچه به حرارت معتدل رقیق کردن خلط غلیظ در شأن او باشد. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). آنچه خلط را به تبخیر متفرق و از جای خود بیرون کند. ضد مُکَثِّف . تلطیف کننده (در طب ). دارویی است رقیق کننده ٔ اخلاط غلیظه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


ملطف. [ م ُ ل َطْ طِ ] ( ع ص ) مأخوذ از تازی ، رقیق کننده و نازک کننده. ( ناظم الاطباء ). || دارویی است که به حرارت معتدل قوام خلط را رقیق تر سازد مثل حاشا و زوفا و بابونج. ( از قانون ابوعلی سینا ). آنچه به حرارت معتدل رقیق کردن خلط غلیظ در شأن او باشد. ( تحفه حکیم مؤمن ). آنچه خلط را به تبخیر متفرق و از جای خود بیرون کند. ضد مُکَثِّف. تلطیف کننده ( در طب ). دارویی است رقیق کننده اخلاط غلیظه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

ملطف. [ م ُ ل َطْ طَ ] ( ع ص ) رقیق شده. تلطیف شده. نازک شده. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

ملطف . [ م ُ ل َطْ طَ ] (ع ص ) رقیق شده . تلطیف شده . نازک شده . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


فرهنگ عمید

۱. رقیق کننده.
۲. نازک کننده.


کلمات دیگر: