کلمه جو
صفحه اصلی

ملتثم

فرهنگ معین

(مُ تَ ثِ ) [ ع . ] (اِفا. ) ۱ - بوسه دهنده . ۲ - آن که دهان وی با نقاب یا دهان بند بسته شده .
(مُ تَ ثَ ) [ ع . ] ۱ - (اِمف . ) بوسیده شده . ۲ - (اِ. ) جای بوسه .

(مُ تَ ثِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - بوسه دهنده . 2 - آن که دهان وی با نقاب یا دهان بند بسته شده .


(مُ تَ ثَ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) بوسیده شده . 2 - (اِ.) جای بوسه .


لغت نامه دهخدا

ملتثم . [ م ُ ت َ ث َ ] (ع اِ) جای بوسه . (غیاث ) (آنندراج ). جای بوسیده شده . (ناظم الاطباء). || (ص ) بوسیده شده . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به التثام شود.


ملتثم. [ م ُ ت َ ث َ ] ( ع اِ ) جای بوسه. ( غیاث ) ( آنندراج ). جای بوسیده شده. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) بوسیده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به التثام شود.

ملتثم. [ م ُ ت َ ث ِ ] ( ع ص ) بوسنده. ( غیاث ) ( آنندراج ). || آنکه دهان وی با نقاب و یا دهان بند بسته شده باشد. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به التثام شود.

ملتثم . [ م ُ ت َ ث ِ ] (ع ص ) بوسنده . (غیاث ) (آنندراج ). || آنکه دهان وی با نقاب و یا دهان بند بسته شده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به التثام شود.



کلمات دیگر: