کلمه جو
صفحه اصلی

ممهور


مترادف ممهور : مهر، مهرشده

برابر پارسی : مهر شده

فارسی به انگلیسی

sealed

مترادف و متضاد

اسم مهر، مهرشده


مهر، مهرشده


فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) مهر شده توضیح ممهور اسم مفعول از [ مهر ] فارسی از اغلاط مشهور است ولی بواسطه شهرت دوران در زبان خاص و عام استعمال آن گویا ابدا عیبی نداشته باشد ( قزوینی . بیست مقاله ج ۱ ص ۳ - ۷۲ )

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) مهر شده .

لغت نامه دهخدا

ممهور. [ م َ ] ( ع ص ) مهرشده و امضاشده. ( ناظم الاطباء ). مختوم. مهربرنهاده. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

مُهرشده.

پیشنهاد کاربران

مهر کردن


کلمات دیگر: