کلمه جو
صفحه اصلی

عرشک

فرهنگ فارسی

بخش کوچکی از عرشه که صاف و بدون انحنا است


فرهنگستان زبان و ادب

{flat} [حمل ونقل دریایی] بخش کوچکی از عرشه که صاف و بدون انحنا است

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی عَرْشُکِ: تخت پادشایی تو
ریشه کلمه:
عرش (۳۳ بار)
ک (۱۴۷۸ بار)


کلمات دیگر: