کلمه جو
صفحه اصلی

مفصله

عربی به فارسی

لولا , بند , مفصل , مدار , محور , لولا زدن , وابسته بودن , منوط بودن بر


فرهنگ فارسی

( اسم ) مونث مفصل

لغت نامه دهخدا

مفصلة. [ م ُ ف َص ْ ص َ ل َ ](ع ص ) تأنیث مفصل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مفصلةالاسامی ؛ که نامشان به شرح آمده است . که نامشان به تفصیل بیان شده است .


( مفصلة ) مفصلة. [ م ُ ف َص ْ ص َ ل َ ]( ع ص ) تأنیث مفصل. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- مفصلةالاسامی ؛ که نامشان به شرح آمده است. که نامشان به تفصیل بیان شده است.


کلمات دیگر: