مرکب از : شاه و زن مقابل مرد
شاهزن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شاهزن. [ زَ ] ( اِ مرکب ) مرکب از:شاه + زن ، مقابل مرد. بمعنی زن شاه. ملکه. شهبانو. ( از ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ شاهنامه ). || زن شجاع و دلیر. زن ممتاز در میان زنان :
بدو گفت رودابه کای شاهزن
سزای ستایش بهر انجمن.
بدو گفت رودابه کای شاهزن
سزای ستایش بهر انجمن.
فردوسی.
کلمات دیگر: