اعانه دادن , شرکت کردن در , همکاري وکمک کردن , هم بخشي کردن
ساهم
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
اسبی بود مرکنده را
لغت نامه دهخدا
ساهم. [ هَِ ] ( اِخ ) اسبی بود مر کنده را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
کلمات دیگر:
اعانه دادن , شرکت کردن در , همکاري وکمک کردن , هم بخشي کردن