کلمه جو
صفحه اصلی

زخمه ریختن

فرهنگ فارسی

با مضراب بر طاس و مانند آن گرفتن زخمه زدن نواختن

لغت نامه دهخدا

زخمه ریختن. [ زَ م َ / م ِ ت َ ] ( مص مرکب ) با مضراب بر طاس و مانند آن ، زخمه زدن. نواختن :
کوس رویین بلند کرد آواز
زخمه بر کاسه ریخت کاسه نواز.
نظامی ( هفت پیکر چ وحید ص 84 ).


کلمات دیگر: