غیر صحیح
خلاف واقع
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
نا درست، بی وفا، غیر واقعی، خلاف واقع، ناراستین
بی مورد، نا درست، جعلی، ناروا، خلاف واقع
فرهنگ فارسی
دورغ غیر مطابق با واقع
لغت نامه دهخدا
خلاف واقع. [ خ ِ / خ َ ف ِ ق ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دروغ. غیرمطابق با واقع.
کلمات دیگر: