کلمه جو
صفحه اصلی

ترغیب


مترادف ترغیب : انگیزش، تحریض، تحریک، تشجیع، تشویق، تحریص، راغب ساختن

برابر پارسی : انگیزش، برانگیختن

فارسی به انگلیسی

persuasion, encouragement, exhortation, come-on, nudge

persuasion


come-on, encouragement, nudge


فارسی به عربی

اقناع
( ترغیب (به کار بد ) ) حرض

اقناع


مترادف و متضاد

cheer (اسم)
فریاد و لله افرین، ترغیب

prod (اسم)
سیخ، ترغیب، سیخک

encouragement (اسم)
تشویق، پشت گرمی، دلگرمی، ترغیب، تشجیع

persuasion (اسم)
تشویق، تحریک، قسم، اطمینان، نوع، ترغیب، اجبار، عقیده دینی، متقاعد سازی، نظریه یا عقیده از روی اطمینان

suasion (اسم)
تحریک، ترغیب، اغواء

انگیزش، تحریض، تحریک، تشجیع، تشویق


تحریص


راغب ساختن


۱. انگیزش، تحریض، تحریک، تشجیع، تشویق
۲. تحریص
۳. راغب ساختن


فرهنگ فارسی

راغب کردن، برغبت در آوردن، خواهان کردن
( مصدر ) ۱- خواهان کردن گراینده کردن راغب کردن برغبت آوردن . ۲- ( اسم ) گرایندگی راغبی . جمع : ترغیبات .

تلاش برای تغییر دادن رفتارها یا باورهای یک فرد نسبت به یک موضوع یا مفهوم یا فردی دیگر


فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) به رغبت آوردن ، خواهان کردن .

لغت نامه دهخدا

ترغیب. [ ت َ ] ( ع مص ) راغب گردانیدن و رغبت نمودن. ( تاج المصادر بیهقی ). رغبت نمودن. ( زوزنی ). خواهانی نمودن. ( دهار ). راغب کردن کسی را و خواهان گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). در رغبت و خواهش انداختن کسی را. ( آنندراج ). برانگیختگی و تحریض و تحریک و اغوا. ( ناظم الاطباء ). || اعطای چیزی به کسی که خواهان آن است. ( از المنجد ).

فرهنگ عمید

راغب کردن، به رغبت آوردن، خواهان کردن.

دانشنامه عمومی

ترغیب (رمان). ترغیب (انگلیسی: Persuasion) رمانی از جین آستن است که در سال ۱۸۱۸ (عملاً در دسامبر ١٨١٧) و پس از مرگ او به همراه رمان نورثنگر ابی، منتشر شد. اما جین آستن آن را در سال های ١٨١٥ و ١٨١٦ نوشته بود. این آخرین رمان جین آستین نیز سرشار است از طنز، نکته بینی و نگاه هوشمندانه به رفتار آدم ها. اما غیر از این ها، که ویژگی همهٔ رمان های حین آستین به شمار می روند، تفاوتی میان ترغیب و رمان های دیگر او به چشم می خورد، و آن لحن بدبیانه تر این رمان است.
داستان این رمان در مورد آن الیوت، یک زن 27 ساله انگلیسی، است که خانواده اش به خاطر بدهی تصمیم به نقل مکان به مکان کم خرج تری دارند. در همین حین، جنگ نیز پایان میابد. آن ها خانه خود را به یک فرد از خانواده ادمیرال و همسرش اجاره می دهند. برادر خانم صاحب خانه ،کاپیتان نیروی دریایی فردریک ونت وورث، در سال 1806 با آن نامزد بود و حالا آن ها همدیگر را دو بار ملاقات می کنند. هر دو آن ها مجرد هستند و در طول 8 سال گذشته هیچگونه رابطه دیگری نداشته اند.
این رمان توسط رضا رضایی به فارسی برگردانده شده و نشر نی آن را منتشر کرده است.

فرهنگ فارسی ساره

برانگیختن، انگیزش


فرهنگستان زبان و ادب

{persuasion} [روان شناسی] تلاش برای تغییر دادن رفتارها یا باورهای یک فرد نسبت به یک موضوع یا مفهوم یا فردی دیگر

واژه نامه بختیاریکا

خوش باشی

پیشنهاد کاربران

گرایاندن

سرذوق آوردن

سفارش

هول دادن
فراخوان

قانع کردن


تلاشهای برای تغییر رفتار و فکر کسی درباره ی موضوعی یا مفهمومی یا درباره ی ماجرای تغییر دادن _خواهان کردن _ به معنای تغییر دادن

تشویق



کلمات دیگر: