کلمه جو
صفحه اصلی

جناغی

فارسی به انگلیسی

zigzag, gable, herringbone, herring - bone, forked: zigzag

herring - bone, forked: zigzag


gable, herringbone, zigzag


فارسی به عربی

تعرج

مترادف و متضاد

zigzag (صفت)
شکسته، جناغی

فرهنگ فارسی

برجستگی یا سطح خط‌کشی‌شدۀ زاویه‌داری برای جداسازی مسیر خودروهایی که در یک جهت حرکت می‌کنند


دانشنامه آزاد فارسی

جِناغی (Chevron)
در معماری، تزیین حاصل از ابزاری با طرح هفت وهشتی یا زیگزاگ. نمونه های آن در کلیساهای جامع کنتربری۱ و دارِم۲ دیده می شود. این تزیین در جنوب عربستان رایج است. تزیین جناغی در رواق های صومعۀ مونرآله۳، در نزدیکی پالرمو۴، رواق های صومعۀ سنت پل۵، خارج از رُم، و بسیاری از کلیساهای آلمان به کار رفته است. نمونۀ بسیار قدیمی آن در مقبرۀ آگاممنون۶، در میسن (موکِنای)۷ یافت می شود.
CanterburyDurhamMonrealePalermoSt PaulAgamemnonMycenae

فرهنگستان زبان و ادب

{approach nose} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] برجستگی یا سطح خط کشی شدۀ زاویه داری برای جداسازی مسیر خودروهایی که در یک جهت حرکت می کنند


کلمات دیگر: