کلمه جو
صفحه اصلی

جنگل نشین

فارسی به انگلیسی

forester, woodsman

woodsman


فارسی به عربی

حارس الغابة

مترادف و متضاد

forester (اسم)
جنگل نشین، جانور جنگلی، جنگل بان

woodman (اسم)
جنگل نشین، جنگل بان، شکارچی

فرهنگ فارسی

مردمی که در جنگل زندگی می‌کنند و برای تأمین معاش و حفظ ساختار اجتماعی و هویت فرهنگی و دانش سنتی خود به آن وابسته‌اند


دانشنامه عمومی

جنگل نشین (انگلیسی: Bushranger) در اصل عنوان محکومین فراری سال های اولیه حل و فصل تعدیل کُلنی بریتانیا/استرالیا می باشد که مهارت های بقا برای زنده ماندن در جنگل ها و بیشه زارهای استرالیا را داشتند. آن ها از این بیشه زارها به عنوان یک پناهگاه برای پنهان شدن از دست مقامات دولتی و قضایی استفاده می کردند. از سال ۱۸۲۰، اصطلاح جنگل نشین برای اشاره به کسانی که به حقوق اجتماعی و امتیازات پشت پا زده و دست به سرقت های مسلحانه به عنوان یک روش زندگی می زدند استفاده می گردید. بیشه زارها به عنوان پایگاه اینگونه افراد تلقی می گردید.
جنگل نشینی در طول دوران تب طلای استرالیا از سال ۱۸۵۰ تا ۱۸۶۰ میلادی رونق بسیار یافت. همان زمانی که افرادی همچون بن هال، فرانک گاردینر، و جان گیلبرت با رهبری باندهای مخوف در مناطقی از نیو ساوت ولز رعب و وحشت را فراهم آوردند. این پسران وحشی استعمار، عمدتاً فرزندان محکومین استرالیایی بودند که چیزی شبیه به راهزنان جاده بریتانیایی و قانون شکنان غرب وحشی آمریکا به شمار می رفتند که جنایات آن ها به طور معمول شامل سرقت از بانک شهرهای کوچک و عهده دار بودن رهبری عملیات ها می گردید. در سایر موارد مشهور و بدنام مانند دن مورگان، برادران کلارک و مشهورترین جنگل نشین شناخته شده استرالیایی یعنی ند کلی تعدای از ماموران پلیس هم به قتل رسیدند.
واژه و اصطلاح جنگل نشین (بوش رنجر) اولین مرتبه در فوریه ۱۸۰۵ و در روزنامه سیدنی گازِته مطرح شد. این روزنامه در آن تاریخ گزارش می دهد که یک گاری توسط ۳ مرد که ظاهراً خود را تحریم کرده و جنگل نشین شده اند متوقف گردیده. به نظر می رسد از این زمان به بعد این اصطلاح در جهت افراد جنایتکار که در جاده ها و بوته زارها به مردم دستبرد می زدند مورد استفاده قرار گرفت.

فرهنگستان زبان و ادب

{forest dweller} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] مردمی که در جنگل زندگی می کنند و برای تأمین معاش و حفظ ساختار اجتماعی و هویت فرهنگی و دانش سنتی خود به آن وابسته اند


کلمات دیگر: