کلمه جو
صفحه اصلی

تدارکات

فارسی به انگلیسی

provision, supplies

فارسی به عربی

بنود , ذخیرة

مترادف و متضاد

munition (اسم)
لوازم، قلعه، دفاع، مهمات، تدارکات

provisions (اسم)
خواربار، تدارکات، مقررات

supplies (اسم)
تدارکات

فرهنگ فارسی

( مصدراسم ) جمع تدارک .

در آماد، همۀ مواد و اقلامی که در تجهیز و پشتیبانی و نگهداری نیروهای نظامی مورد استفاده قرار می‌گیرد


لغت نامه دهخدا

تدارکات. [ ت َ رُ ] ( ع اِ ) ج ِ تدارک. بسیجها و تهیه ها. ( ناظم الاطباء ).
- اداره تدارکات ؛اداره ای است که احتیاجات وزارتخانه ها و دیگر بنگاههای دولتی را برمی آورد: اداره تدارکات آرتش. اداره تدارکات وزارت دارائی.

دانشنامه عمومی

تدارکات فرایند پیدا کردن، پذیرش شرایط و خرید کالا، خدمات یا کارهایی از یک منبع خارجی است که اغلب از طریق یک پروسه مناقصه رقابتی انجام می پذیرد. این فرایند برای اطمینان از دریافت کالا، خدمات یا کار با بهترین قیمت ممکن مورد استفاده می گیرد، زمانی که جنبه هایی مانند کیفیت، کمیت، زمان و مکان مقایسه می شوند. شرکت ها و موسسات دولتی اغلب فرایندها را برای ترویج رقابت عادلانه و باز برای کسب و کار خود به گونه ای تعریف می کنند که خطرات را از جمله احتمال قرار گرفتن در معرض تقلب و کلاه برداری را به حداقل برسانند.
اکثر تصمیمات خرید عبارتند از: عوامل تحویل و جابجایی کالا، مزایای حاشیه ای و نوسان قیمت. تدارکات عموماً شامل تصمیم گیری خرید در شرایط کمبود است. اگر داده های خوبی موجود باشد، یک روش خوب استفاده از روش های تحلیل اقتصادی مانند تجزیه و تحلیل هزینه-سود یا تجزیه و تحلیل هزینه-کاربری است.

فرهنگستان زبان و ادب

{supplies} [علوم نظامی] در آماد، همۀ مواد و اقلامی که در تجهیز و پشتیبانی و نگهداری نیروهای نظامی مورد استفاده قرار می گیرد

پیشنهاد کاربران

آمادگی ، آماده سازی ، گردآوری ، فراهم سازی ، فراهم آوری

پیش آمادگی ، پیش آماده سازی

ساز و برگ



supplies

money/supplies/time
پول/تدارکات/زمان

سور و سات

ترتیبات


کلمات دیگر: