کلمه جو
صفحه اصلی

حنایی

فارسی به انگلیسی

russet, fawn, henna, sorrel, reddish-brown, sandy

reddish-brown, russet, henna


henna, russet, sorrel


فارسی به عربی

ظبی , ماکر

مترادف و متضاد

russet (اسم)
حنایی، سیب قرمز زمستانی

fawn (صفت)
حنایی

foxy (صفت)
حیله باز، حنایی، ترشیده، روباه صفت

فرهنگ فارسی

حنا فروش

لغت نامه دهخدا

حنائی . [ ح َ ] (ص نسبی ) منسوب به حنا: رنگ حنایی ؛ رنگی زرد که بسرخی زند. چیزی که برنگ حنا باشد. (ناظم الاطباء).


حنائی . [ ح ِن ْ نا ئی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به حناء. حنافروش . (الانساب ) (ناظم الاطباء). ج ، حنائیون . (ناظم الاطباء).


حنائی. [ ح َ ] ( ص نسبی ) منسوب به حنا: رنگ حنایی ؛ رنگی زرد که بسرخی زند. چیزی که برنگ حنا باشد. ( ناظم الاطباء ).

حنائی. [ ح ِن ْ نا ئی ی ] ( ع ص نسبی ) منسوب به حناء. حنافروش. ( الانساب ) ( ناظم الاطباء ). ج ، حنائیون. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

رنگ حنایی: [اصطلاح رنگرزی ] این رنگ که قرمزی آن از شتری بیشتر می باشد از ترکیب پوست انار و آهک حاصل میشود.


کلمات دیگر: