حمله ناگهانی
فارسی به انگلیسی
blow, descent, foray, raid
فارسی به عربی
عقدة , مداهمة
مترادف و متضاد
یورش، تاخت، تاخت و تاز، حمله ناگهانی، ورود ناگهانی پلیس
خیز، جهش، حمله ناگهانی، سخمه، پرتاب ناگهانی، پیشروی ناگهانی
پیچ، گیر، غرابت، تاب، پیچ خوردگی، ویژهگی، حمله ناگهانی
کلمات دیگر: