کلمه جو
صفحه اصلی

تدریس کردن

فارسی به انگلیسی

to teach, to give lessons


instruct, school, teach


instruct, school, teach, to teach, to give lessons

فارسی به عربی

درس , صرح

مترادف و متضاد

profess (فعل)
ادعا کردن، اظهار کردن، تدریس کردن، ابراز ایمان کردن

lesson (فعل)
درس دادن به، تدریس کردن

prelect (فعل)
سخنرانی کردن، تدریس کردن

فرهنگ فارسی

تعلیم دادن درس دادن فلان در دانشگاه تدریس میکند .

لغت نامه دهخدا

تدریس کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تعلیم دادن. درس دادن : فلان در دانشگاه تدریس میکند.

پیشنهاد کاربران

Teach


کلمات دیگر: