کلمه جو
صفحه اصلی

تدفین


مترادف تدفین : خاک سپاری، دفن، به خاک سپردن، خاک کردن، دفن کردن، مدفون ساختن

برابر پارسی : خاکسپاری

فارسی به انگلیسی

burial


burial, entombment, interment

فارسی به عربی

دفن

مترادف و متضاد

خاک‌سپاری، دفن


به‌خاک سپردن، خاک کردن، دفن کردن، مدفون ساختن


burial (اسم)
دفن، تدفین، بخاک سپاری

interment (اسم)
دفن، تدفین، بخاک سپاری، ایین تدفین

۱. خاکسپاری، دفن
۲. بهخاک سپردن، خاک کردن، دفن کردن، مدفون ساختن


فرهنگ فارسی

دفن کردن کالبد مردگان متـ . خاکسپاری


مرده را در گور کردن : در فرزه نیشابور قرب صد هزار آدمی هلاک شد و کس به تغسیل و تکفین و تدفین ایشان فرا نمی رسید و همه را با آن جامه که داشتند در زیر خاک میکردند .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) به خاک سپردن ، دفن کردن .

لغت نامه دهخدا

تدفین. [ ت َ ] ( ع مص ) مرده را در گور کردن : در فرزه نیشابور قرب صدهزار آدمی هلاک شد و کس به تغسیل و تکفین و تدفین ایشان فرانمی رسید و همه را با آن جامه که داشتند در زیر خاک میکردند. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 326 ).

فرهنگ فارسی ساره

خاکسپار


فرهنگستان زبان و ادب

{burial , inhumation, interment} [باستان شناسی] دفن کردن کالبد مردگان متـ . خاکسپاری

واژه نامه بختیاریکا

گلامووگِریدِن

پیشنهاد کاربران

به خاک سپرده شدن


کلمات دیگر: