کلمه جو
صفحه اصلی

خطاطی


برابر پارسی : خوشنویسی

فارسی به انگلیسی

calligraphy, penmanship

فارسی به عربی

خط الید

مترادف و متضاد

calligraphy (اسم)
خط، خطاطی، خوش نویسی

فرهنگ فارسی

( اسم ) عمل و شغل خطاط خوشنویس .

لغت نامه دهخدا

خطاطی. [ خ َطْ طا ]( حامص ) عمل خطاط. نویسندگی. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی ساره

خوشنویس


فرهنگستان زبان و ادب

[هنرهای تجسمی] ← خوشنویسی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] خطاطی، هنر نوشتن به شیوهای زیبا و با دستخطی خوش. خطاطی از مهمترین هنرهای تمدن اسلامی است که به سبب آمیختگی با کتابت قرآن و متون دینی و علمی و ادبی، با فرهنگ اسلامی پیوندی عمیق دارد. در این مقاله ضمن بررسی سیر تاریخی خطاطی در سرزمین های اسلامی ، به جنبه های نظری و عملی این هنر پرداخته شده است. همچنین پراکندگی جغرافیایی و تحولات فرهنگی، سنّت های آموزشی، رویکردهای تفننی، و کاربرد خطاطی در سایر هنرها مورد توجه بوده است.
۱. ↑ ۷۰، عمربن ابراهیم خیام، ج۱، ص۶۸، نوروزنامه، چاپ علی حصوری، تهران ۱۳۵۷ش. ۲. ↑ عبداللّه بن محمود صیرفی، آداب خط، ج۱، ص۳۰ـ۳۱، در نجیب مایل هروی، همان منبع. ۳. ↑ ذیل «خط» و «خطاط»، دهخدا، لغتنامه. ۴. ↑ فرهنگ بزرگ سخن، به سرپرستی حسن انوری، ذیل «کاتب»، تهران: سخن، ۱۳۸۱ش. ۵. ↑ سلطانعلی مشهدی، صراط السطور، ج۱، ص۸۲، در نجیب مایل هروی، همان منبع. ۶. ↑ دوست محمد هروی، دیباچه دوست محمد گواشانی هروی، ج۱، ص۲۶۴، در نجیب مایل هروی، همان منبع. ۷. ↑ محمدبن محمد زَبیدی، تاج العروس من جواهرالقاموس، ج۱۹، ص۲۴۸، ج ۱۹، چاپ عبدالعلیم طحاوی، کویت ۱۴۰۰/ ۱۹۸۰، چاپ افست بیروت (بی تا). ۸. ↑ آذرتاش آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ذیل «خط» و «خطاط»، تهران ۱۳۷۹ش. ۹. ↑ عبدالکریم بن محمد سمعانی، ادب الاملاء و الاستملاء، ج۱، ص۱۸۴، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹. ۱۰. ↑ قلقشندی: صبح الاعشی فی صناعة الانشاء، ج۳، ص۲۰ـ۲۱. ۱۱. ↑ Sheila S Blair, Islamic calligraphy, Edinburgh ۲۰۰۷، ج۱، صxxv. ۱۲. ↑ ۱۱، ۱۴ و جاهای دیگر، ج۱، ص۹، فن الخط: تاریخه و نماذج من روائعه علی مرالعصور، اعداد مصطفی اوغور درمان، ترجمة صالح سعداوی، استانبول: ارسیکا، ۱۴۱۱/۱۹۹۰. ۱۳. ↑ یحیی وهیب جبوری، الخط والکتابة فی الحضارة العربیة، ج۱، ص۸، بیروت ۱۹۹۴. ۱۴. ↑ Sheila S Blair, Islamic calligraphy, Edinburgh ۲۰۰۷. ۱۵. ↑ د. ا. د. ترک، ج ۱۶، ص ۴۲۷۱۶. ↑ محمدبن یحیی صولی، ادب الکتّاب، ج۱، ص۴۲، چاپ محمد بهجة اثری، قاهره) ۱۳۴۱ (، چاپ افست بیروت (بی تا). ۱۷. ↑ ابوحیان توحیدی، رسائل ابی حیان التوحیدی، ج۱، ص۲۶۰، چاپ ابراهیم کیلانی،( دمشق، بیتا ). ۱۸. ↑ طور/سوره۵۲، آیه۲.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله خطاطی، «الف) پیشینه»،مقاله شماره ۷۱۱۵.
...

پیشنهاد کاربران

AFG٭TOFAN

calligraphy / kəˈlɪɡrəfi / / kəˈlɪɡrəfi /
معنی: خط، خطاطی، خوش نویسی
معانی دیگر: کتابت، خطنویسی، خوش خطی


کلمات دیگر: