مترادف حکم فرما : غالب، مستولی، مسلط، حاکم، فرمانروا
حکم فرما
مترادف حکم فرما : غالب، مستولی، مسلط، حاکم، فرمانروا
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
سائد
مترادف و متضاد
مافوق، برتر، چیره، برجسته، عمده، غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، نمایان، فائق، مشرف
برجسته، عمده، غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، فائق، مشرف
شایع، حکمفرما
حاکم، شایع، مسلط، حکمفرما، سلطنتی، سلطنت کننده
فرهنگ فارسی
فرمان دهنده، حکمران
( صفت ) حکمران
( صفت ) حکمران
فرهنگ عمید
= فرمانروا
فرمانروا#NAME?
پیشنهاد کاربران
چیره، چیره بر
کلمات دیگر: