نوپیدا
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
نو ایجاد ٠ جدید ٠ تازه ٠ نو ٠ به تازگی پیدا شده و ظاهر گشته ٠
لغت نامه دهخدا
نوپیدا. [ ن َ / نُوپ َ / پ ِ ] ( ص مرکب ) نوایجاد. ( آنندراج ). جدید. تازه. نو. به تازگی پیداشده و ظاهرگشته. ( ناظم الاطباء ).
- نو پیدا کردن ؛ بدعت. ( یادداشت مؤلف ).
- نو پیدا کردن ؛ بدعت. ( یادداشت مؤلف ).
کلمات دیگر: