کلمه جو
صفحه اصلی

نااصل


برابر پارسی : بد بنیاد

فارسی به عربی

دنیی

مترادف و متضاد

ignoble (صفت)
فرومایه، خسیس، پست، ناکس، بد گوهر، نا اصل

underbred (صفت)
بی تربیت، نا اصل، از نژاد غیر اصیل

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- آنکه اصل و نژاد درستی ندارد بد نژاد( دشنامی است ). ۲ - بداخلاق فرومایه . ۳ - تقلبی .

لغت نامه دهخدا

نااصل.[ اَ ] ( ص مرکب ) آن که اصل و نژاد ندارد و بدنژاد ونانجیب و بداخلاق. ( ناظم الاطباء ). هجین. ( منتهی الارب ). فرومایه. دون. پست فطرت. که نژاده نیست. || بدل. بدلی. تقلبی. بداصل ، دشنامی است عوام را.

فرهنگ عمید

آن که نژاد و نسب درست ندارد، بد نژاد، نانجیب.


کلمات دیگر: