مترادف جار و جنجال : دادوفریاد، غریو، غلغله، هلهله، هیاهو برابر پارسی : داد و فریاد، بانگ و غوغا، الم شنگه
فارسی به انگلیسی
din, fireworks, hubbub, noise, hoopla
din, fireworks, hubbub, noise
فارسی به عربی
مضرب
مترادف و متضاد
racket(اسم)
پهنه، سر و صدا، راکت، راکت تنیس، جارو جنجال، صدای غیر متجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو
racquet(اسم)
راکت، راکت تنیس، جارو جنجال، صدای غیر متجانس، عیاشی و خوشگذرانی، مهمانی پر هیاهو
فرهنگ فارسی
( اسم ) جار و جنجال کردن .
لغت نامه دهخدا
جار و جنجال. [ رُ ج َ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) سر و صدا. فریاد. نزاع و کشمکش. دادو بیداد: جار و جنجال میکنند. جار و جنجال نکنید.
دانشنامه عمومی
جارو جنجال (انگلیسی: Hurlyburly) فیلمی در ژانر کمدی-درام است که در سال ۱۹۹۸ منتشر شد. شان پن کوین اسپیسی چاز پالمینتری مگ رایان آنا پاکوین رابین رایت گری شندلینگ
جار و جنجال: [ اصطلاح در تداول عامه ]الم شنگه، سر و صدا، داد و فریاد ( ( ماه منیر گفت این همه جارو جنجال برای یک دست لباس اسکی و یک جفت کفش کوفتی ؟مردم بشنوند خیال می کنند دور از جان گدا شدیم. گفتم که خودم می خرم . بحث تمام ". ) ) ( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 144. ) )