کلمه جو
صفحه اصلی

ماچ کردن


مترادف ماچ کردن : بوسیدن، بوس کردن، بوسه زدن

فارسی به انگلیسی

osculate, pet, smooch

فارسی به عربی

قبلة

مترادف و متضاد

kiss (فعل)
بوسیدن، بوسه گرفتن از، ماچ کردن

بوسیدن، بوس کردن، بوسه زدن


فرهنگ فارسی

( مصدر ) بوسیدن .
بوسیدن

لغت نامه دهخدا

ماچ کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بوسیدن. بوسه زدن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).


کلمات دیگر: