متعلم
یادگیرنده
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
شاگرد، یادگیرنده
فرهنگ فارسی
( اسم ) کسی که چیزی را یاد می گیرد ومی آموزد و بخاطر خود می سپارد.
لغت نامه دهخدا
یادگیرنده. [ رَ دَ/ دِ ] ( نف مرکب ) تعلیم گیرنده. آموزنده. متعلم : رجل ذکور؛ مرد نیکو یادگیرنده. ( از منتهی الارب ). || از برکننده. حفظکننده. بخاطر سپارنده. || هوشمند. رجوع به یادگیر در تمام معانی شود.
کلمات دیگر: